نمودهای مثبت «آنیما» در ادبیّات فارسی

Authors

محمّدرضا صرفی

abstract

آنیما در نظریه کارل گوستاو یونگ1، تجسّم تمامی گرایش¬های روانی زنانه در روح مرد است که به زعم وی نتیجه تجارب نژادی مرد با زن در طول صدها هزار سال زندگی با یکدیگر بوده و در ناخودآگاه جنس نرینه به یادگار مانده است و این، باعث تسهیل واکنش¬های متقاضی و توافق نظر بین دو جنس متقابل می¬شود. این کهن¬الگو همانند دیگر کهن¬الگوها، هم در نمایه¬های مثبت و هم در نمایه¬های منفی به نمود درآمده که در این مقاله نمودهای مثبت آن بررسی شده است. بر اساس این مقاله نمودهای مثبت کهن¬الگوی آنیما مطابق با دیگر نقاط جهان در اساطیر، ادبیّات و فرهنگ ایران نیز به نمود درآمده و «معشوق»، «الهام¬بخش» و «احساسات نسبت به طبیعت» -که در این مقاله با نمونه¬ها و مثال¬های مختلف تحلیل و ارزیابی شده است- برخی از این نمودها به شمار می¬آید. در این مقاله، نشان داده شده است که دست کم یکی از نمودهای آنیما در ناخودآگاه مرد ایرانی از پروتوتایپ واحدی نشئت می¬گیرد و این پروتوتایپ، به احتمال زیاد یکی از ایزدبانوان کهن ایرانی است. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، و برای گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانه¬ای و بیشتر از نوع متن¬خوانی استفاده شده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی نمودهای منفی آنیما در ادبیات و اسطوره‌ها

طبق نظریه کارل گوستاو یونگ، هر مردی در ناخودآگاه جمعی خود، تصویری ابدی از زن دارد که ته‌نشستِ همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد در طول اعصار به شمار می‌آید. یونگ این تصویر را آنیما می‌نامد. تنها صورت درک کهن‌الگو گونة نمادین آن است. کهن‌الگوی آنیما نیز به گونه‌ای نمادین، در خودآگاه انسان متجلّی می‌شود؛ این نماد جهان‌شمول، همانند سایر کهن‌الگوها، در هر آنچه با کاهش سطح خودآگاه ذهن همراه است، ا...

full text

بررسی نمودهای منفی آنیما در ادبیات و اسطوره ها

طبق نظریه کارل گوستاو یونگ، هر مردی در ناخودآگاه جمعی خود، تصویری ابدی از زن دارد که ته نشستِ همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد در طول اعصار به شمار می آید. یونگ این تصویر را آنیما می نامد. تنها صورت درک کهن الگو گونة نمادین آن است. کهن الگوی آنیما نیز به گونه ای نمادین، در خودآگاه انسان متجلّی می شود؛ این نماد جهان شمول، همانند سایر کهن الگوها، در هر آنچه با کاهش سطح خودآگاه ذهن همراه است، ا...

full text

کهن الگوی شهر پردیسی و انواع و نمودهای آن در فرهنگ ایرانی و ادبیات کهن فارسی

یکی از کهن الگوهای مشترک در همة فرهنگهای بشری که جلوه هایی نزدیک به هم در اساطیر، ادیان و متون ادبی اقوام مختلف بشر دارد، "کهن الگوی شهر پردیسی" است که تصویری خیالی برگرفته از خاطرة ازلی انسان از بهشت است و آرزوی تحقق جهانی با شرایط بهتر و آرمانی، مهم ترین مضمون آن به شمار می رود. از نمودهای اصلی این کهن الگو در فرهنگهای بشری، اعتقاد به شهر آرمانی است که جلوه ای ادبی را در میان انواع مختلف ادبی...

full text

نمودهای دادوستد فرهنگی بین ادبیات عرب و ادبیات غرب

پیوند ادبی، به عنوان یکی از راه های دادوستد فرهنگی، میان نویسندگان و شاعران عرب و مغرب زمین به شمار می رود، برای این که بدانیم این دو ادبیات از چه زمانی این تبادل فرهنگی را آغاز کردند؟ و در چه زمینه هایی این تبادل صورت گرفت؟ و چه نتایجی به بار آورد؟ لازم است این دادوستد دو سویه را در دو مرحله‌ی متفاوت بررسی کرد: نخست مرحله ای که نویسندگان و شاعران مغرب زمین با استقبال از آثار ادبی مشرق زمین چون...

full text

کنشها و نمودهای اجتماعی زنان در ادبیات داستانی معاصر

چکیده در گستره ادبیات داستانی، بخش قابل توجهی رمان و داستان بلند با محوریت زن، منتشر میشود. از سوی دیگر، خوانندگان این آثار وجود دارند که با انگیزههای متفاوتی به مطالعه این دستاوردها میپردازند. در این داد و ستد، این مساله مطرح است که از منظر کنشهای متقابل اجتماعی در چهار نظام فرهنگی، اجتماعی، شخصیت و ارگانیسم زیستی، بر چه مقولههایی تأکید و چه شناختی به مخاطبان منتقل می شود. 0435 منعکس است،...

full text

نمودهای گوناگون سوز هجران در ادبیات غنایی (سبک عراقی)

هجران بن مایة اصلی ادب غنایی است و توصیف لحظه‌های فراق و وداع؛ تصویرگری اشک و آه حاصل از این جدایی، از جلوه‌های پرجاذبة ادب فارسی شمرده می‌شود. به طور کلّی در ادبیات غنایی مضمون هجران به دو بخش وداعیه‌ها و فراق نامه‌ها - اعم از کوتاه و بلند - قابل تقسیم بندی است که اغلب به سه شکل عمده در اشعار، نمود پیدا می‌کند: گله از هجران، ستایش هجران و توصیف دوران محنت بار هجران که هر کدام مصداق‌های متفاوتی ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصلنامه نقد ادبی

Publisher: دانشگاه تربیت مدرس

ISSN 1735-000X

volume 1

issue شماره 3 2008

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023